چهرههای موفق سوادآموزی 10
از کلاسهای سوادآموزی و آموختن سواد تا معاونت مدارس ... گفتگو با چهرۀ موفق سوادآموزی، معصومه اکبری معاون آموزشگاه استثنایی باغچهبان استان خراسان شمالی
به گزارش روابطعمومی سازمان نهضت سوادآموزی، در ادامۀ گفتگو با معلمان و مدیران مدارسی که زمانی خودشان بیسواد بودند و با طی مسیر پر تلاش آموختن توانستهاند به مدارج علمی دست پیدا کنند و تحت عنوان "چهرههای موفق سوادآموزی" شناخته میشوند، گفتگویی با معصومه اکبری معاون آموزشگاه استثنایی باغچهبان استان خراسان شمالی انجام شده است که تقدیم میگردد؛
معصومه اکبری خواندن و نوشتن را از نهضت سوادآموزی آغاز نموده است و دورههای آن را طی دو سال به اتمام رسانده است، سپس تا مقطع کارشناسی به تحصیل خود ادامه داده است .
بعد از دریافت مدرک تحصیلی بهعنوان آموزشیار وارد نهضت سوادآموزی شده و بعد از هشت سال تلاش و کوشش، به استخدام آموزشوپرورش درآمده است و چند سالی در حوزه کارشناس سوادآموزی فعالیت نموده و یازده سال نیز کارشناس مسئول نهضت سوادآموزی بودهاند، در حال حاضر بهعنوان معاون آموزشگاه استثنایی باغچهبان مشغول به همکاری میباشد.
* دلیل اصلی بیسوادی شما درگذشته چه بوده؟ و مشوقتان برای آمدن به کلاسهای سوادآموزی که بود؟ و نقطه شروع، انگیزه و علاقهمندی به سوادآموزی در شما چگونه، چه سالی و در چند سالگی ایجاد شد؟
به دلیل عشایر بودن ما و فاصلهٔ زیاد از شهر و همچنین در دسترس نبودن امکانات، والدینم راضی به تحصیل دختربچهای کوچک دور از خانواده نبودند
مشوقهای من آموزشدهنده و دایی و مادرم بودند، از همان ابتدا یادم هست ذوق و شوق زیادی برای درسخواندن داشتم حتی حاضر بودم مشق بچههای همسایه را بنویسم تا کتابهایشان را در اختیار من بگذارند و بتوانم به هر قیمتی که هست باسواد شوم.
*دلیل اصلی بیسوادی شما درگذشته چه بوده؟ و مشوقتان برای آمدن به کلاسهای سوادآموزی که بود؟ و نقطه شروع، انگیزه و علاقهمندی به سوادآموزی در شما چگونه، چه سالی و در چند سالگی ایجاد شد؟نحوهٔ برخورد نزدیکان و خانواده و دوستانتان نسبت به باسواد شدن شما چگونه بود؟ و آیا بعد از باسواد شدن تغییر رفتاری خاصی را نسبت به خودتان احساس نمودید؟
در بدو تصمیمم به تحصیل مشکلاتی وجود داشت در منطقهٔ ما هیچ دختری تا به آن روز تحصیلنکرده بود و همین موضوع باعث حساسیتهای همسایهها بود؛ اما بعد از مدتی کمکم این امر سبب شد تا دوستانم و دختران دیگری که در کنار ما زندگی میکردند نیز شروع به تحصیل کنند. در مورد بخش دوم پرسش: بله، من مسبب تحصیلات دختران فامیل و منطقم شدم و موفقیتهایم برای خانوادهام و گاهی برای همسن و سالهایم تحسینبرانگیز بود آنها اعتماد بیشتری به من داشتند و از نظرات من بیشتر استفاده میکردند و در نهایت خانوادهام اجازه دادند برای تکمیل تحصیلاتم از شوقان به گنبد نقلمکان کنم
*رضایتمندی خودتان از یادگیری سواد و تأثیر آن در زندگیتان چگونه است؟
شاید اگر شرایط تحصیلات برای من ایجاد نمیشد، باید برای همیشه در کوهها در حال دامداری میبودم و نمیتوانستم در امر آموزش به دیگران نقشی داشته باشم
*میزان کارایی سواد در زندگی شخصی و اجتماعیتان را چگونه میبینید؟ (فرزند داری، همسرداری، روابط اجتماعی و....)؟
سواد مبحث بسیار مهمی در زندگی است همین که فردی بتواند در تعامل با دنیای اقتصاد، حداقلها را برای امور زندگی خود و خانواده بداند و یا بتواند برای خرید از کارتبانکی خود استفاده و عدد و رقم را صحیح وارد کند و یا حتی باز کردن حسابی در بانک بتواند به دروس فرزندان خود کمک کند و همراه آنان باشد کارکرد با فضای مجازی و تلفن همراه را بلد باشد تا فرزندان خود را از خطرات این فضا حفظ کند و هزارانهزار کارایی دیگر که در این مصاحبه جای نمیگیرد.
*آیا مشوق کسی برای حضور در کلاسهای سوادآموزی بودهاید و خودتان فرد بیسوادی را آموزش دادهاید؟
در منطقه خود به بستگان و همسایههایی که بیسواد و کمسواد بودند گاهی آموزش میدادم و تشویقشان میکردم تا به کلاسهای سوادآموزی بروند.
*آموزشیاری که شما از او سواد یاد گرفتید که بود؟ آیا هنوز هم با او ارتباط دارید؟
خیر به یاد ندارم و با وی ارتباط ندارم زیرا من مدت کوتاهی در شوقان نهضت بودم و بعد آن به علت کوچ مادر و پدرم در تغییر فصلها به گنبد نقل مکان کردم
*خاطرهای از روند یادگیری و سوادآموزی خودتان بفرمائید؟
بعد از این که توانستم با پا فشاری از خانواده اجازه ثبت نام در کلاسهای نهضت سواد آموزی را بگیرم مسیر طولانی را برای رسیدن به کلاسها طی میکردم اوایل درسها برایم سخت بود و چون کسی در خانواده سواد نداشت نمیتوانستم کمک بگیرم اما با کمک آموزش دهنده ام آرام آرام از آن سختی روزهای اول فاصله گرفتم و با موفقیت کلاس ها را با موفقیت به پایان رساندم.
- زمانی که وارد کلاسهای نهضت سوادآموزی شدید فکر میکردید که خودتان یک روز معلم شوید؟
خیر تمام زندگی ما محدود به دامداری و کمک در امور خانه در کنار خانواده بود اوایل که درس میخواندم فقط برای علاقهام به بیشتر دانستن بود و اندازهٔ دنیای خیالم به اندازهٔ همان کوهها و سبزهها و چمنزارهای اطرافم بود و فکر میکردم کل زندگی همان زندگی است که خانوادهام دارند.
*بهعنوان یک چهره موفق در عرصه سوادآموزی و کسی که توانسته است پس از آموختن سواد ادامه تحصیل دهد و برای خود و جامعه فرد مفید و تأثیرگذاری باشد الان برای جذب بیسوادان و ادامه کار نهضت سوادآموزی چه راهکارها و پیشنهاداتی را دارید؟
آموزشدهندگانی جدید به کار گرفته شوند تا انرژی بیشتری برای سوادآموزان و تدریس داشته باشند و هر آموزشدهنده کارت مخصوص برای شناسایی داشته باشد تا سوادآموز و خانوادهٔ وی اعتماد کند نهضت سوادآموزی با مدارس همکاری کند تا بتواند محیطی کلاسی و با امکانات بیشتری برای زمان آموزش خود داشته باشند.
*بهعنوان کلام و سخن پایانی با بیسوادان آموزشدهندگان با مسئولین چه حرفی دارید؟
فقط یک جمله هیچ وقت برای شروع دیر نیست