علیرضا عبدی : در نهضت سوادآموزی از طرحها و ایدهها و تجربیاتی که بتواند ما را در الگوی گام دوم نهضت سوادآموزی کمک کنند استقبال میکنیم و آماده پذیرش این ایدهها هستیم.
نشست دستاوردهای ۴۴ ساله نظام آموزش و پرورش بر تحقق نسبی عدالت در سیستم آموزشی کشور پس از انقلاب اسلامی ایران با حضور علیرضا عبدی، معاون وزیر و رئیس سازمان نهضت سوادآموزی و سید بابک هاشمینکو، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور تشکلهای فرهنگیان در خبرگزاری ایکنا برگزار شد .
به گزارش روابط عمومی سازمان نهضت سوادآموزی ؛ علیرضا عبدی، معاون وزیر و رئیس سازمان نهضت سوادآموزی به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در نشست دستاوردهای ۴۴ ساله نظام آموزش و پرورش که با حضور سید بابک هاشمینکو، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور تشکلهای فرهنگیان و در خبرگزاری ایکنا برگزار شد به موضوع دستاوردهای نظام آموزش و پرورش طی چهار دهه و مسیر پیش رو پرداخت که مشروح این گفتوگو به شرح زیر می باشد:
در نگاه مقایسهای بعد از انقلاب اسلامی ایران شاهد چه میزان از پیشرفت در بخشهای مختلف نظام آموزش و پرورش بودهایم؟
عبدی: آموزش و پرورش بعد از انقلاب اسلامی توانسته یکی از شعارهای اصلی انقلاب را تا حدودی جامه عمل بپوشاند؛ عدالت یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی بود و یکی از ابعاد عدالت، عدالت آموزشی است. آموزش و پرورش نشان داد که در حوزه عدالت آموزشی انصافاً جریان پویا، فعال و کارآمدی را طراحی کرده است. البته منظور ما این نیست که به نقطه طلایی و هدف متعالی انقلاب اسلامی رسیدهایم ولی میتوان بیان کرد که در حال طی کردن مسیر خوبی هستیم.
ما وقتی از آموزش و پرورش قبل از انقلاب صحبت میکنیم یعنی نظام آموزش و پرورش در روستاها مدارس نداشت یا اگر وجود داشت بسیار اندک بود و دانشآموزان مجبور بودند با طی کردن مسافت زیادی به شهر بیایند اما اکنون با آموزش و پرورشی روبرو هستیم که حتی اگر در دوره ابتدایی یک دانشآموز وجود داشته باشد برای او مدرسه طراحی میکنیم و معلم میفرستیم. ما مدرسهای با یک معلم و یک یا دو دانشآموز داریم. این اتفاقی است که بعد از انقلاب رخ داده و حائز اهمیت است.
یکی از وجوه کمک کننده عدالت آموزشی در آموزش و پرورش بحث آموزش بزرگسالان است که در نهضت سوادآموزی کشور این موضوع را دنبال میکنیم. جریان آموزش بزرگسالان صرفاً مربوط به بعد از انقلاب نیست که بگوییم که در پیش از انقلاب این نوع آموزش وجود نداشت. در قبل از انقلاب اسلامی چند مدل آموزش بزرگسالان داشتیم که میتوان به اکابر، آموزش بزرگسالان، سپاه دانش و.. اشاره کرد ولی هیچ کدام از آنها مؤثر نبودهاند.
در سال ۱۳۵۷ میزان باسوادی کشور در بازه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال ۴۸/۸ درصد بوده است. این در حالی است که این میزان به عدد ۹۶/۸ درصد رسیده و شاهد رشد نزدیک به ۱۰۰ درصدی بودهایم. رشد در حوزه آموزش بزرگسالان نسبت به آموزشهایی که در مدارس معمولی اتفاق میافتد سختتر است اما نظام آموزشی کشور این کار را انجام داده است و به این نقطه از رشد رسیدهایم. البته جا دارد که از این نقطه جلوتر هم برویم.
طی این چهار دهه شکاف باسوادی بین افراد شهری و روستایی که در پیش از انقلاب ۶,۳۴ درصد بود به ۱۱ درصد رسیده است و این میزان هم سنین بالای ۶۰-۶۵ سال هستند که به هیچ وجه نمیخواهند سواد یاد بگیرند. همچنین فاصلهای بین باسوادی زنان و مردان داشتیم که از عدد ۴.۲۳ درصد به ۶ درصد رسیده است. در کنار این کارهای کمی، کارهای کیفی نیز انجام شده است. این اعداد به این معنا نیست که ما به این میزان راضی هستیم بلکه صرفاً برای بیان تطورات گذشته است.
آموزشی که در حوزه بزرگسالان در قبل از انقلاب اسلامی وجود داشت صرفاً در حوزه خواندن و نوشتن بود اما بعد از انقلاب اسلامی در نهضت سوادآموزی دو گام جلو رفتیم؛ اول اینکه آموزشها بر پایه فرهنگی - اسلامی باشد و دوم اینکه به سمت سوادهای تابعی رفتیم. یعنی محتوای مطالبی که در سوادهای تابعی آموزش داده میشود با توجه به شغل افراد بزرگسال، هماهنگ است و این اتفاق در معدود کشورهای دنیا رخ میدهد. ما برای زنان خانهدار، زنان و دختران عشایر، کارگران و اصناف، کشاورزان، زندانیان و... کتابهای جداگانه داریم.
دانشآموز تراز انقلاب اسلامی چه شاخصههایی دارد؟
عبدی: هر کشوری که بخواهد مترقی و پیشرفته باشد باید تمام گروههای سنی را در حوزه ارتقای دانش و مهارت دربرگیرد. در چنین وضعی دانشآموز نقش خود دارد و سنین بالاتر از دانشآموز که عموماً نقشهای مختلفی دارند هم باید نظام دانایی جدی داشته باشند.
نباید افراد بعد از دوره دپیلم یا دانشگاه رها شوند و ارتقا پیدا نکنند. ما روز به روز در دنیا شاهد دانشهای جدید هستیم که معرفی میشوند و فضاها و سبکهای مختلف جدید زندگی تولید و پیشنهاد میشود. نمیتوان گفت که فرد مدتی تا مقطعی درس خوانده و تا آخر عمر با همان میزان معلومات ادامه دهد و با همین میزان همه امور را مدیریت کند. اگر میخواهیم پیشرفته باشیم باید حوزه آموزش بزرگسالان را هم روز به روز گسترش دهیم و سوادها و مطالب جدید را آموزش دهیم.
بزرگسالان در بسیاری از کشورهای پیشرفته موظف هستند هرچند سال یکبار سواد خود را مانند آموزش رانندگی که یک نوع سواد است، بهروز کنند. در گذشته اگر کسی میخواست که سواد یاد بگیرد حتماً باید خواندن و نوشتن یاد میگرفت اما امروزه اینگونه نیست؛ سواد ابعاد بیشتری پیدا کرده و مفاهیم جدیدی وارد شده است. اگر میخواهیم که در حوزه بزرگسالان جریانی را ریلگذاری کنیم باید در آینده به سواد مختلف بپردازیم. برای مثال سواد دنیای متاورس، سواد رسانهای، سواد آپارتمان نشینی و... باید آموزش داده شود.
اگر از الان برای دنیای متاورس تعریفی نداشته باشیم با آن همان برخوردی خواهد شد که با فضاهای دیگر شده است. زیرا جریانی خواهد آمد که ما در برابر آن بیدفاع هستیم و تسلیم طراحیهای دیگران خواهیم شد. کما اینکه در فضای مجازی این ابتلائات را داشته و داریم و هنوز برای آن راهکاری نداریم. نهضت سوادآموزی در برنامه هفتم توسعه باید چرخش ویژه داشته باشد.
ما باید سوادهای تکمیلی را جدی بگیریم. ما در حوزه بیسوادی پایه، تکلیفی داریم که باید آن را انجام دهیم اما به این چرخش هم باید توجه کنیم. ما با سوادهای مختلف روبرو هستیم و اگر نتوانیم بزرگسالان را با این سوادها هماهنگ کنیم بیدفاع خواهیم شد.
شکاف بین نسلی یکی از موضوعاتی است که ما امروز به آن مبتلا هستیم و پدر و مادر نمیتوانند با فرزند خود ارتباط برقرار کنند و به علت نبود سواد است. باید فهم مشترکی از زبان نوجوان آموزش داده شود تا والدین با اقتضائات، مسائل و ادبیات این سن آشنا شوند. این امر در کشور متولی ندارد و یا به قدری خرد است که فراگیر نیست.
البته همه این موضوع بر دوش دولت نیست و نهضت سوادآموزی در مدلهای جدید حکمرانی باید به عنوان یک تنظیمگر ایفای نقش کند و متصدی نظام آموزشی بزرگسالان نقطه اتصال جریانهای مردم نهاد و حلقههای میانی باشد. بنابراین گام بعدی نهضت سوادآموزی اشتراک گذاری دانایی است. اگر زکات علم نشر آن است، نهضت سوادآموزی باید با توجه به اقتضائات روز نسخه داشته باشد و در برنامه هفتم توسعه چرخشهایی را تجربه کند.
رشد سوادآموزی در جوامع روستایی و عشایری چه میزان بوده است؟
عبدی: همانطور که در روستاها نگاه عدالت آموزشی داریم در میان عشایر نیز این نگاه محفوظ است و حتی در عشایر معلم کوچ رو داریم که با عشایر حرکت میکنند حتی زمانبندی درسی عشایر با بقیه سیستم آموزشی متفاوت است. وزیر آموزش و پرورش در دولت جدید ابداع خوبی تحت عنوان قرارگاه «عدالت آموزشی و نصیب آموزشی برابر» داشتند که کانون توجه این قرارگاه بیشتر مناطق محروم، روستایی و عشایری است. در حوزه نهضت سوادآموزی نیز همین جریان وجود دارد و یکی از مجموعه هایی که با آنها تفاهم داریم امور عشایری است که در حال کار با آنها هستیم. در این چند سال بیش از ۳۰۰ هزار نفر را از عشایر را آموزش دادهایم و آنها را از بیسوادی مطلق به دوره ابتدایی رساندیم. اکنون بر اساس اعلام سازمان آمار یک میلیون و ۷۰۷ هزار نفر در کشور بیسواد مطلق هستند و دو میلیون و پنج هزار نفر هم نو سواد هستند.
نظر دهید