عباس (ع) آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد، ایثار را الگو باشد شجاعت را تفسیر و دلاوری را مصداقی والا گردد
ای جانباز! فرات جان تو، سقّای خیمه های تشنگان وطن بود تا امروز، در سایه امن ایمان، عباس(ع) را در آیینه چهره تو ببینیم.
تو را عشق به این روز انداخته اي ماه! تو را عشق چنین سرفراز کرده… وقتی که سایه به سایه خورشید، تمام راههاي سخت را بپیمایى، وقتی که چشم از خورشید برندارى، وقتی که خویش را وقف او کنى، وقتی که تمام هستیات را در دستهایت بگذارى، تمام خودت را در دستهایت بریزی و آن دستها را به سوی عشق دراز کنى،اینگونه خواهی شد. اینگونه که خدا دستهایت را در آغوش می گیردو آنگاه تمام قدرت بیمنتهایش را به دستهاي تو میبخشد. آنگاه تمام درهای بسته، تمام قفلهاي ناگشودنی و تمام گرههاي کور، با دستهاي تو گشوده خواهد شد اي بابالحوائج!
دستهایت کو؟ که دلتنگم برای دستهایت
تمام جهان دستهایت را میشناسند. تو را همه با دستهایت میشناسند. دستهایي که دستان خداست و از آستین رشادت و شهادت و مهر تو بیرون آمده. همان دستهایي که دستان پر سخاوت دریاست و تمام آبهاي جهان را شرمنده خویش کرده هست. دستهاي تو را نمی شود نادیده گرفت؛ چون دستان خدا فراتر از همه ي دستهاست. هر که با دستهاي تو بیعت کند، دستان خدا را در آغوش گرفته…
دستهایت، آیینه دستان پر پینه مردی است که تمام هستی در دست ولایت اوست. مردی که سالیان سال نان بینوایان را بر دوش می گرفت و بر در منزلهايشان می برد و سفرههايشان را نمکگیر خویش می کرد. تو فرزند دستهاي حیدرى. مردی که ذوالفقار را در دست داشت، ولی هرگز دانه جوی را به ستم از دهان موری باز نگرفت. پس از دستان او که نانآور خاک بود، دستهاي تو آبآور زمین شدند. دستان تو ساقی روزگارند.
دستهایت، برکت عشق را در سفرههاي عاشقان مینهد. اینک نان و خرما نه، که از تو آب حیات میطلبیم، آب مراد… . از تو عافیت میخواهیم. از دستهاي توانگرت، سعادت می خواهیم اي مرد! کاش دستهاي تو تمام ابرهای سیاه ستم را از آسمان جهان فراری دهند. کاش دستهایت به یاری انسان برخیزد.
جانبازان،یادگاران روزهای عشق و حماسه اند؛ خاطرات مجسّم سال هایی که درهای آسمان به روی عاشقان باز بود و فرشتگان در آسمان زمین گرم گلچینی بودند.
ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز مبارک باد
نظر دهید