بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در دیدار با معلمان و فرهنگیان
بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در دیدار با معلمان و فرهنگیان
بسماللهالرّحمنالرّحیم.
نیمهی شعبان، میلاد مبارک حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) است. شب و روز واقعاً مبارکی است به برکت این میلاد مقدّس. علاوهی بر این، خود شب نیمهی [شعبان]، یک شب بسیار باعظمت است؛ بعضی گفتهاند شب قدر است. یادتان نگه دارید شب نیمهی ماه شعبان را و با دعا، با توسّل، با ذکر، با یاد خدا طراوت ببخشید به جان خودتان؛ خواستههایتان را با خدای متعال در میان بگذارید، با خدا حرف بزنید.
به مناسبت روز معلّم، یاد شهید عزیز بزرگوارمان مرحوم آیتالله مطهّری (رضواناللهتعالیعلیه) را گرامی میداریم؛ حقیقتاً معلّم بود. هم در زبان، هم در عمل، هم در سبک زندگی و شیوهی سلوک با زمان و اهل زمان، به معنای واقعی کلمه یک آموزگار و یک معلّم بود؛ او را از دست دادیم. دشمنان بشر، دشمنان کشور، دشمنان اسلام او را از ما گرفتند، لکن بحمدالله آثار او باقی است. من جدّاً توصیه میکنم -آقای وزیر هم اشاره کردند، کاملاً درست است- از نظرات آن بزرگوار، چه در زمینهی مسائل آموزشوپرورش و چه در زمینههای دیگر، هرچه میتوانید استفاده کنید، بهرهمند بشوید؛ کتابهای ایشان ذهن را هدایت میکند، پرورش میدهد، پربار میکند از معارف صحیح و متین اسلامی.
بنده بارها گفتهام، آموزشوپرورش و هزینه کردن برای معلّم، سرمایهگذاری است! برای معلّم هزینه کنند. این یکی از وظایف ما -وظایف مسئولین کشور و وظایف دولت- است.
هر معلّم یک پرورنده -یعنی معلّم اخلاق- هم هست؛ معلّم ریاضیّات، معلّم فیزیک، معلّم طبیعی، در عین حال معلّم اخلاق هم هست
اوّلاً در درجهی اوّل ظرفیّتهای این دانشگاههای معلّمپرور را باید تا آنجایی که ممکن است افزایش داد، این از همه مقدّم است؛ اگر این هم جواب ندهد باید ضابطه گذاشت؛ مراکز اصلی بنشینند، ضابطه بگذارند برای [جذب] معلّم.
اگر ما آموزش و پرورش را به حال خودش رها کنیم، دقّت لازم را نکنیم و در آموزش و پرورش مشکل درست بشود، این زیرساخت لطمه خواهد خورد؛ آنوقت ضررش دیگر غیر قابل محاسبه است.
یکوقتی در زمان طلبگی ما در قم، یک خیّاط فهیم و دانایی در قم داشتیم که لباس طلبگی درست میکرد و قبا درست میکرد. برای یکی از علمای معروف آن روز قم، قبا درست کرده بود؛ آن عالم، ظاهراً یک ایرادی گرفته بود به این قبا؛ ایشان گفته بود که «آقا! اذا فسد الخیّاط، فسد القبا؛ امّا اذا فسد العالم، فسد العالم»؛من اگر کارم را درست انجام ندهم، قبای شما یک خرده اینجایش مثلاً اشکال پیدا میکند امّا شما اگر خداینکرده اشکالی پیدا کردید، «فسد العالم» میشود. ببینید، حالا خداینکرده «اذا فسد آموزشوپرورش» شما ببینید چه اتّفاقی در کشور میافتد.
این را توجّه داشته باشید، گزارشهایی که به من میرسد نشان میدهد که یک جریانی -این را من «جریان» احساس میکنم- در کشور سعی میکند آموزشوپرورش را از چشمها بیندازد؛ ارزش آموزشوپرورش را و اعتماد به آموزشوپرورش را در دلها از بین ببرد؛ مقاصدی دارند. این [جریان] از بیرون هم هدایت میشود. حالا بعضیها لجشان میگیرد؛ تا ما میگوییم دستهای خارجی، میگویند شما مدام به خارجیها حمله میکنید! نه، ما ضعفهای خودمان را میبینیم؛ اگر ما قوی باشیم، آن خارجی هیچ غلطی نمیتواند بکند، امّا او از همین ضعفهای ما است که دارد استفاده میکند، برنامهریزی میکند، نقشه میکشد، نفوذ میکند؛ راههای مستقیم را کج میکند، معوج میکند.
یکی از اشکالات آموزشوپرورش ما، بیماری دانشگاهگرایی است. در سطح محیط دانشآموزی ما دانشگاهگرایی وجود دارد؛ یعنی اگر کسی بخواهد درس بخواند و به دانشگاه نرسد، کأنّه درس نخوانده؛ اینکه بنده سالهای متمادی -چندین بار تا حالا- روی این هنرستانها و فنّیحرفهایها تکیه میکنم، بهخاطر این است. این بخشهای مربوط به فنّیحرفهای را باید تقویت کرد .
یک مسئلهی مهمّ دیگر، این مسئلهی سند تحوّل است. خب، دوستان و مسئولین مجرّب و باسابقه نشستند، زحمت کشیدند، سند تحوّل را درست کردند؛ خیلی خوب، ابلاغ هم شد. شروع شد که عملیّاتی بشود ولی تا حالا پنج شش سال هم گذشته، [امّا] نشده؛ چرا؟ تا کی باید نشست تا این نظامنامههایی که گفته میشود در ذیل سند تحوّل باید تحقّق پیدا کند، تنظیم بشود؟ این کار باید زود انجام بگیرد. معلوم میشود شور و شوق لازم نیست، انگیزهی لازم نیست. بنده جدّاً از وزیر محترم و مسئولین محترم میخواهم که مسئلهی تحوّل را جدّی بگیرند.
یک مسئلهی دیگر هم من اینجا عرض بکنم: این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللیای -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گلهمند هستم؛ آنها باید مراقبت میکردند، نباید اجازه میدادند این کار تا اینجا پیش بیاید که ناچار بشویم ما جلوی آن را بگیریم و ما وارد قضیّه بشویم. اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب ویرانگر فاسد غربی بتواند در اینجا اینجور اعمال نفوذ کند. البتّه متأسّفانه اعمال نفوذ دارند میکنند و از طرق مختلف وارد میشوند امّا [اینکه] اینجور بهطور رسمی سند به ما بدهند که «تا پانزده سال دیگر باید شما اینجوری بکنید، اینجوری بکنید»، ما هم بگوییم بله، معنی ندارد این کار.
حضور مردم است که گرهگشا است، حضور مردم است که دشمنان را از هیبت جمهوری اسلامی میترساند؛ این واقعیّتی است، این را بدانید.
جمهوری اسلامی در چشم دشمنانش هیبت دارد؛ این هیبت ناشی از چیست؟ ناشی از امثال حقیر و مانند اینها است؟ ابداً، این ناشی از مردم است، ناشی از این حضور عظیم مردمی است، ناشی از این احساسات و عواطفی است که خودش را در همهی عرصهها و صحنههای حضور نشان میدهد؛ بنده این را میگویم؛ نیایند حرفی را که بنده بصراحت بیان کردهام، تعبیر کنند و تأویل کنند و بگویند «نخیر؛ مراد فلانی این است که این حضور مردم -فرض کنید- یک دولتی را سر کار میآورد که آن دولت هیبت ایجاد میکند»؛ نه آقا! دولتها تأثیری ندارند. مگر یادتان رفته که در دههی ۷۰، یکی از دولتهای اروپایی، رئیسجمهور ما را متّهم کرد و به دادگاه احضار کرد؟ رئیسجمهور ایران را! با اینکه اتّفاقاً آن رئیسجمهور با آن دولت، روابطشان روابط خیلی نزدیکی بود؛ باهم پیام مبادله دادگاههای کشورش بهصورت متّهم احضار کرد! توی دهنش زدیم که عقب نشست؛ اگر توی دهنش نمیخورد، پیش میرفتند. دشمن، دشمن است؛ این دولت و آن دولت ندارد. اگر بتواند دشمنی کند، اگر بتواند زهرش را بریزد، میریزد؛ ملاحظهی هیچکس را هم نمیکند. ملاحظهی لفّاظی و زبانبازی و موضعگیری سیاسی و مانند اینها را هم اصلاً نمیکند؛ دشمن است دیگر.
پروردگارا! آنچه گفتیم و شنیدیم برای خودت و در راه خودت قرار بده. پروردگارا! روح مطهّر شهدا، روح امام بزرگوار، ارواح طیبّهی بزرگان اسلام را مشمول رحمت و لطف خودت قرار بده.
نظر دهید